۲-۲-۲ ابعاد خود کارآمدی
خود کارآمدی دارای سه بعد است: مقدار، قدرت و عمومیت: مقدار خود کارآمدی: به دشواری مشکلاتی که شخص آمادگی مقابله با آنها را دارد اشاره میکند. مثلاً برخی از افراد این نکته را قبول دارند که باید چیزهای جدید را امتحان کنند اما هرگز این کار را انجام نمیدهند.
قدرت خود کارآمدی: به اعتقاد راسخ فرد مبنی بر اینکه میتواند از عهده یک رفتار دشوار برآید اشاره دارد. قدرت خود کارآمدی به تفاوت بین این فکر که شاید بتوانم این کار را انجام دهم و این فکر که مطمئنم میتوانم این کار را انجام دهم اشاره دارد.
عمومیت خود کارآمدی: به میزان احساس اطمینان شخص بر خود برای انجام رفتارهای خاص در شرایط و موقعیتهای مختلف اشاره دارد. بدین معنی که عمومیت خود کارآمدی به توانایی فرد برای دادن مناسبترین پاسخ در تمام موقعیتها اشاره دارد (عابدی،۱۳۸۴).
۳-۲-۲ عوامل اصلی در ایجاد خود کارآمدی
اشخاص باورهای خود کارآمدیشان را از اطلاعاتی که از چهار منبع میگیرند برداشت میکنند. عملکردهای موفقیتآمیز، اقناع کلامی، کاهش برانگیختگی فیزیولوژیکی و هیجانی و تجارب نیابتی (شارف، ترجمه فیروزبخت،۱۳۸۱).
۴-۲-۲ عملکردهای موفقیتآمیز
منظور بندورا از موقعیتهای عملکردی این است که موفقیتهای قبلی انتظارات فرد را بالا میبرند و خود بسندگی وی را بیشتر میکنند و تجربههای موفق قبلی نشانههای مستقیمی را برای سطح تسلط و شایستگی ما فراهم میآورد. موفقیتهای قبلی،قابلیتهای ما را نشان میدهند و احساس کارایی شخصی مارا تقویت میکنند. شکستهای قبلی، مخصوصاً شکستهای مکرر در کودکی، احساس کارایی ما را کم میکند (شارف، ترجمه فیروزبخت،۱۳۸۱)
مهمترین منبع تعبیری است که افراد از تجربههای پیشین خوددارند. افراد در فعالیتها و کارها در گیر میشوند، سپس نتایج فعالیتهایشان را تعبیر میکنند و از این تعبیر باورهای خود را درباره ظرفیت و قابلیتهای خود توسعه میدهند و با این باورها درگیر فعالیتهای بعدی میشود و مطابق آن باورهای دیگری را ایجاد میکنند. خصوصاً تعبیر در مورد موفقیتها خود کارآمدی را بالا میبرد و در مورد شکستها آن را کاهش میدهند به جای اینکه تغییری در خود ایجاد کنند. حتی اگر پس از یک تلاش سخت به موفقیتی دست یابند باز هم به تردید خود در مورد کارآمدیشان ادامه میدهند. تجارب گذشته تنها اطلاعات خام نیستند و برخی از عوامل بر روی چگونگی پردازش اطلاعات تأثیر دارد بر خود ارزیابی افراد اثر دارد (بندورا،۱۹۸۶، پاجارس،۲۰۰۰، نقل از شماعی زاده،۱۳۸۴).